خلاصه و نقد دوستش داشتم آنا گاوالدا
کتا دوستش داشتم از آنا گاوالدا
کتاب راجع به زنی است که از همسزش دو فرزند دارد و همسرش او را به امید زن دیگری ترک میکند
پدر شوهرش برای پوشاندن این فاحعه او را به خانه ی روستایی خودش میبرد
مکالمات بین این دو کتاب را شکل می دهد
به نظر من:
گویای تغییرات اساسی است که یک مرد در حال و احوال زن دارد
رو راست و وفادار نبودن مرد دست آخر خودش را تنها می کند
اگر از عشق مراقبت نشود یا به زوال میرود یا فرار میکند
خلاصه:
پدر شوهر یک انسان سخت و غیر قابل انعطف در برابر کودکانش است
همسر وی اوایل بسیار خوش اخلاق است و به مرور زمان با بدخلقی مرد پژمزده می شود
حتی وقتی به رابطه پنهانی او با مانیلد پی میبرد دست آخر او را می بخشد
ماتیلد زنی بسیار خوش رو و عاشق است و رابطه آن دو حول عشق میگردد برخلاف ازدواجش که یک دوست داشتن ساده بود
پدر شوهر ماتلد را به امید زندگی ثابت و روزمره نگه میدارد
او اول به ماتیلد می گوید مجرد است!
ماتلد روزی تمام کارهایی را که دوست داشته با او انجام دهد می نویسد لیستی بسیار طولانی و ساده که از جذابیت های کتاب است
ماتیلد قبل اعلام بارداری اش به او ترکش میکند و او روزی میفهمد که دیر است... برای بودن با ماتیلد
در این بین به سرش میزند که خانه را ویران کرده و به ماتیلد بپیوندد اما با دیدن کاری که همسر منشی اش با وی میکند پشیمان می شود
ظلم علیه زنان هنوز به پایان نرسیده...